اختلالات روانی

ادامه نوشته

برای تاریخ

 
مشروح مناظره تلويزيوني احمدي‌نژاد و موسوي

دومين مناظره تلويزيوني كانديداهاي انتخابات رياست‌جمهوري دهم، چهارشنبه شب از شبكه سوم سيما بصورت مستقيم پخش شد كه در اين مناظره تاريخي، محمود احمدي‌نژاد و ميرحسين موسوي به مناظره پرداختند.

ادامه نوشته

متن کامل سخنرانی و پرسش و پاسخ ایراد شده در انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان به مناسبت رحلت پیامبر اسلام 

ادامه نوشته

نقدسخنراني محمّدشبستري

نقدسخنراني محمّدشبستري پيرامون عصمت پيامبراکرم(ص)توسط استاد:علي ربّاني گلپايگاني(درمرکزتخصصّي علم کلام)

ادامه نوشته

فرمولي براي علوم انساني اسلامي



1. جهان شناسي مبناي هر گونه معرفتي است. اينكه جهان را چه بدانيم و اينكه راه شناخت آن چگونه است، دو مقوله دروني مفهوم جهان شناسي است. بدون اين شناخت كلان، شناختهاي جزئي دروني، پراكنده و بدون انسجام خواهد بود كه سبب ركود فكري و عدم رشد علمي خواهد شد. و براي فهم جهان شناسي رشته هاي زيادي را مي طلبد كه در يك هماورد به هماهنگي براي فهم آن اقدام كنند.

۲-...

ادامه نوشته

استاد مطهري و انديشه سياسي


شهيد مطهري از شخصيت هاي ماندگار جهان اسلام است. توان علمي قدرت تفكر،توجه به نيازهاي زمان، احساس مسوليت و اخلاص و در نهايت شهادت افتخارآفرين او سبب شد كه از خود چهره اي جاودانه بجا گذارد و ميراث ارزشمندش مورد توجه افراد مختلف جامعه قرار گيرد. نقش ممتاز وي در تحولات فكري، سياسي و اجتماعي نيم قرن اخير ايران را نمي توان انكار كرد.استاد مطهري از تبار نادر عالمان برجسته و صاحب نظر معاصر در مسائل اسلامي است كه ديدگاه وي به عنوان يك متخصص و نظريه پرداز انقلاب اسلامي، از جايگاه و اعتبار خاصي برخوردار است. گرچه آن شهيد فرصت آن را نيافت تا به طور مبسوط درباره انديشه سياسي اسلام سخن بگويد،اما در لابه لاي آثار و گفتارهاي خويش، مباحثي را طرح نموده كه بخشي از انديشه سياسي وي را آشكار ميكند.
ادامه نوشته

مرتضي را به تهران فرستادند...

 

دکتر فياض:اينگونه شروع شد، «مرتضي به تهران نيامد. مرتضي را به تهران فرستادند..»دکتر فياض سپس به نحوه برخوردها با مرتضي پرداخت و عاملان اين سخن را نام برد و گفت شهريه او را قطع کردند،بعد از ازدواج مجبور شد به تهران بيايد.همچنين شاگرد علامه بود در فلسفه و خود علامه نيز در فقر به سر مي برد.خود من هم بخاطر آمدن به دانشگاه شهريه ام قطع شد.سپس به ديدارش با آيت الله مصباح پرداخت و اينکه ايشان داستان علامه را براي او تعريف کرد که اگر خانه اش به فروش نمي رفت از فقر ميمرد.و در زمان فدائيان با انتقاد به آنها،از آنها حمايت کرد چون فقط اين دو به دنبال حکومت اسلامي بودند.
در ضمن شهيد شاگرد امام نيز بود. آقاي جوادي آملي در رفتنشان از مروي به قم نقل ميکنندکه بر ديوارهاي حوزه نوشته بودند:مرگ بر حاج آقا روح الله خميني کافر. چون فلسفه درس مي داد.

ادامه نوشته

مدرنيزم اساس دولت‌هاي گذشته


فیاض عضو هيأت علمي دانشگاه تهران با بيان اينکه احمدي‌‌نژاد سازمان برنامه را حذف کرد براي اينکه بتواند شاخص‌ها را مستقيما از بوم برداشت کند تصريح کرد: روايت سازمان مديريت و برنامه‌ريزي از توسعه يک روايت آمريکايي بود.
ابراهيم فياض در گفت و گو با خبرنگار فارس با بيان اينکه سياست‌گذاري در هر جامعه به عهده رهبران آن جامعه است اظهار داشت: در دوران کارگزاران و اصلاحات مدرنيزم اساس حرکت بود و تصور و بنا بر اين بود که اگر بخواهيم پيشرفت کنيم و به توسعه برسيم بايد غربي شويم.
وي تصريح کرد: سازمان مديريت و برنامه‌ريزي خصوصا پس از انقلاب شاخص‌ها را از روايت آمريکايي توسعه مي‌گرفت و اساس برنامه‌ريزي اين بود که شاخص‌هاي اقتصادي و مالي که تخصيص منابع و اعتبارات را سازمان مي‌داد از غرب گرفته شود.
وي با تاکيد بر اينکه احمدي‌نژاد سازمان برنامه و بودجه را حذف کرد براي اينکه بتواند شاخص‌ها را مستقيما از بوم برداشت و استخراج کند تصريح کرد: به همين دليل اختيار برنامه‌ريزي به استان‌ها داده شد و در رابطه با تخصيص منابع و بودجه نيز خود احمدي‌نژاد نظارت کرد و فرآيند آباد سازي را در کشور آغاز کرد.
فياض افزود: اثر اين فرآيند باعث شد که استان کردستان به گونه‌اي به آرامش رسيد که امکان سفر مقام معظم رهبري که دست‌آوردهاي جدي داشت به آنجا فراهم شد و اگر نبود فعاليت احمدي‌نژاد، چنين موفقيتي به وجود نمي‌آمد.
وي با تاکيد بر اينکه شاخص‌ها از بوم برداشت مي‌شد و هر استانداري آن را براي استان خودش تعيين مي‌کرد افزود: بايد در کشور بومي‌سازي نهادينه شود و اگر کسي در تهران نشسته و بگويد کل کشور بايد مثل تهران ساخته شود، همين افتضاحي به وجود مي‌آيد که تا کنون در کشور ايجاد شده است.
اين جامعه‌شناس افزود: هر شهري بايد بنا به آب و هوا، محيط طبيعي، و ديگر مؤلفه‌هاي بومي خودش ساخته شود نه بر اساس شاخص‌هايي که تهران تعريف مي‌کند که اغلب آن هم وارداتي است.
وي اضافه کرد: با ايجاد تک‌نگاري و مونوگرافي از سراسر کشور مي‌توان تلاش کرد که به عنوان مثال فوتبال را در خوزستان، کشتي را در مازندران، تنيس را در گيلان، کريکت را در سيستان و... امثال آن را تقويت کرد و حتي اين موضوع درک شود که مسأله ساده‌اي مثل فوتبال در آذربايجان، خوزستان،‌ بوشهر و مناطق ديگر به شيوه‌هاي متفاوتي انجام مي‌شود.
فياض با بيان اينکه مردم از اين حرکت دولت راضي‌اند و رفتار دولت را مي‌پسندند اظهار داشت: در استان فارس دولت 8‌دهنه تونل را در عرض 1‌سال ايجاد کرده است و وضعيت فاجعه‌آميز راه کازرون که در طول 50‌سال گذشته تلفات زيادي را موجب شد به همت دولت در عرض 6‌ماه با ايجاد تونل‌هايي اصلاح شد و راه به جاي 4‌ساعت در 1‌ساعت پيموده مي‌شود.
وي اضافه کرد: دور دوم سفرهاي استاني رئيس‌جمهور بيشتر به نظارت در استان‌ها اختصاص داشت و دولت بر اجراي پروژه‌ها به دقت نظارت کرد.

منابع  کنکور کارشناسي ارشد علوم سياسي

منابع  کنکور کارشناسي ارشد علوم سياسي -گرايش انديشه سياسي   
   علم سياست  (با ضريب 2)

 بنياد هاي علم سياست                عبدالرحمان

مباني علم سياست                     دکتر عبدالحميد ابوالحمد

اصول علم سياست                      موريس دورژه

آموزش دانش سياسي                 دکتر حسين بشريه

حکومت محلي و عدم تمرکز            دکتر طاهري

  انديشه هاي سياسي ( غرب و اسلام ) (با ضريب 2)

 تاريخ انديشه هاي سياسي در غرب                        دکتر طاهري

تاريخ فلسفه سياسي غرب ( 2 جلدي )                   دکتر عالم

انديشه سياسي در اسلام و ايران                          دکتر حاتم قادري

قدرت ، دانش و مشروعيت در اسلام                        داوود فيرحي

تاريخ انديشه سياسي در قرن بيستم                       حاتم قادري

انديشه سياسي در غرب قرن بيستم                       دکتر صلاحي

نظام سياسي و دولت در اسلام                             داوود فيرحي

انديشه سياسي در اسلام معاصر                         دکتر عنايت

 تحولات سياسي و اجتماعي ايران ( از مشروطيت تا کنون ) (ياضريب 1)

 اقتصاد سياسي ايران                                        همايون کانوزيان

مقدمه اي بر انقلاب اسلامي                              دکتر زيبا کلام

تاريخ روابط خارجي ايران                                     دکتر ازغندي

نخبگان سياسي ايران بين دو انقلاب                    دکتر ازغندي

سنت و مدرنيسم                                           دکتر زيبا کلام

تاريخ تحولات سياسي ايران – اجتماعي ايران          دکتر ازغندي

تاريخ سياسي معاصر ايران                              دکتر جلال الدين مدني

 تاريخ روابط بين الملل   ( ضريب 1)

تاريخ روابط بين الملل                                    دکتر نقيب زاده

 هزار نکته هزار سوال                                  دکتر آقايي

سازمان هاي بين المللي   (باضريب 1 )

سازمان هاي بين المللي                               دکتر آقايي

سازمان هاي بين المللي                               دکتر موسي زاده

نقش و جايگاه شوراي امنيت در نظم نوين جهاني   دکتر آقايي 

 حقوق بين الملل عمومي  ( ضريب 1)

حقوق بين الملل عمومي                               دکتر ضيايي بيگدلي  

حقوق بين الملل عمومي                              دکتر مقتدر

 درآمدي بر حقوق بين الملل عمومي                دکتر آقايي

 مجموعه سوالات حقوق بين الملل عمومي       انوري

 هزار سوال و تست حقوق بين الملل              دکتر آقايي

 جهان سوم و مسائل  (با ضريب 1)

 عقلانيت و آينده توسعه يافتگي ايران             دکتر سريع القلم

مسائل سياسي – اقتصادي جهان سوم        دکتر ساعي

نظريه هاي توسعه و توسعه نيافتگي             دکتر ساعي

نظريه هاي امپرياليسم                             دکتر ساعي

درآمدي بر مسائل جهان سوم                    دکتر ساعي

اقتصاد سياسي بين الملل                         دکتر ساعي

توسعه ، جهان سوم و نظام بين الملل           دکتر سريع القلم

شناخت و ماهيت امپرياليسم                     دکتر همايون الهي

 زبان تخصصي (باضريب 1)

زبان تخصصي علوم سياسي ( 2 جلدي )        دکتر داور پناه

انتشارات وزارت خارجه     plano

Dictionary of politics 

انديشـــه سياســــى علامــــــه طباطبايى  چاپ اين صفحه ارسال به دوستان
كد مطلب: 55 -   تعداد بازديد: 372 -  پنجشنبه 11 مهر 1387
مصطفى زهرانى
انديشـــه سياســــى علامــــــه طباطبايى


مقدمه
آن گونه كه از آثار علامه طباطبايى مشهود است, وى دو مشكل اساسى را در جامعه ايرانى روزگار خويش در رإس ديگر مسائل مى ديد. اولين مشكل اين بود كه حكومتهاى موجود در تاريخ اين مرزوبوم از اين كه دين, مباحث اجتماعى و سياسى را در بين مردم مطرح كند پرهيز داشته به هر طريق ممكن با اين كار مقابله مى كرده اند. مسإله دوم اين كه جامعه آن روز, جامعه اى غربزده و مقلد غرب بوده است. علامه اين دو مسإله را به روشنى و به صراحت در عبارات زير بيان مى كنند:
((ما شرقى هستيم و تا آنجا كه از تاريخ نياكان و پيشينيان خود به ياد داريم و شايد به هزارها سال سر زند, محيطهاى اجتماعى گذشته كه بر ما حكومت كرده, هرگز به ما آزادى فكرى و خاصه در مسائل علمى مربوط به اجتماع نداده روزنه كوچكى هم كه در مدت بسيار كمى در صدر اسلام به دست شارع اسلام بر روى ما باز شده و مانند سپيده صبح به دنبال خود روز روشنى را نويد مى داد, در اثر حوادث تاريك و توفانهاى طبيعى و مصنوعى كه به دست يك عده خودخواه و سودپرست به وجود آمد, دوباره پشت پرده تاريكى رفت و باز ما مانديم و اسارت و بردگى, ما مانديم و تازيانه و دم شمشير و چوبه دار و گوشه زندانهاى تاريك و شكنجه هاى جهنمى و محيطهاى مرگبار, ما مانديم و وظيفه باستانى ((بله بله)), ((لبيك)) و ((سعديك)).. .آن كه بسيار زرنگ بود همين اندازه مى توانست مقدسات مذهبى خود را دست نخورده نگه داشته بايگانى كند و اتفاقا حكومتهاى وقت و ساير گردانندگان اجتماع براى جلوگيرى از بحث آزاد از اين رويه استقبال مى كردند.
هفتصد سال بود كه كتب رياضى خواجه نصيرالدين طوسى و خدمات فرهنگى وى نصب العين ما بود و خبرى نبود. ولى پيرو يادبودهايى كه اروپاييان از دانشمندان خود نمودند, ما نيز براى آن, هزاره و براى اين هفتصدمين سال گرفتيم. متجاوز از سه قرن بود كه مكتب فلسفى صدرالمتإلهين در ايران داير بود و نظريه هاى فلسفى او مورد افاده و استفاده بود و از يك طرف سالهاست كه دانشگاه تهران تإسيس شده و با تشريفات خيره كننده به تدريس فلسفه مى پردازد ولى وقتى چند سال پيش يك نفر از مستشرقين در دانشگاه, از كنفرانس ملاصدرا تمجيد كرده و از مكتب فلسفى او تقدير نمود غوغاى بى سابقه اى در دانشگاه در خصوص شخصيت او و مكتب فلسفى وى به راه افتاد. اينها از نظاير آن, نمونه هايى است كه به خوبى موقعيت اجتماعى جهانى و هويت شخصيت فكرى ما را روشن ساخته نشان مى دهد كه شخصيت فكرى ما طفيلى ديگران مى باشد و آنچه از ثروت فكرى, از دزد جا مانده نصيب رمال گرديده است... در اين چند سال اخير, يعنى پس از جنگ جهانى دوم, دانشمندان غرب با حرارت خاصى به بحث و كنجكاوى در اديان و مذاهب پرداخته محصول بررسيهاى خود را همه روز منتشر مى سازند و البته ما نيز به موجب حس تقليد و تبعيت ـ كه گفته شد ـ كم و بيش در همان خط سير افتاده يك رشته پرسشهاى مربوط به دين مقدس اسلام را مورد بحث و گفتگو قرار مى دهيم.))(1)
با توجه به دو قسمت ذكر شده مشخص مى شود كه علامه طباطبايى به دنبال آزادى فكرى, خاصه در مسائل علمى مربوط به اجتماع و حكومت و به وجود آمدن وضعيتى مشابه آنچه در صدر اسلام وجود داشت, بوده است. اكنون جا دارد تا وارد نظريه علامه و به عبارت ديگر راه حل وى شويم و براى روشن شدن مطلب در ابتدا روش وى را مورد بحث قرار مى دهيم.

ر علامهكفايت مى كند مردود شمرده مى گويد:
((اين دسته هر كجا روايتى به دست نمىآوردند در تفسير آيه قرآن مى گويند: در اين باره چيزى نمى توان گفت. زيرا الفاظش ظهور لازم را ندارد كه نياز به فكر نداشته باشد و نه اين كه روايتى در ذيل آن وارد شده كه آن را معنا كرده باشد. پس بايد توقف كرد و گفت: ((همه از نزد پروردگار است, هرچند كه ما معنايش را نفهميم.)) اينها به جمله(والراسخون فى العلم يقولون امنا به) تمسك مى كنند. اين عده كه عقل و انديشه را از ك تنها به سخن صحابه اكتفا مى كنند, محكوم هستند.))(2)
همچنين به گفته علامه, روش متكلمان كه قرآن را طبق آراى خود تفسير مى كنند و اگر آيه اى مخالف با رإيشان بود آن را متناسب به رإى مورد نظر تإويل مى كنند و با عينك رنگين, سراغ دين و قرآن مى روند, پذيرفته نيست.(3) توضيح آن كه تفاوت نظر متكلمان و فلاسفه در مسائل عقلى اين است كه متكلم ابتدا براى اثبات آفريننده جهان, حدوث عالم را از پيش فرض نموده براى اثبات آن به دلايل مختلف استناد مى كند, اما فيلسوف از همان ابتدا حقيقت وجود را مد نظر خويش قرار داده, آنگاه به بررسى خواص و عوارض آن از قبيل وجوب و امكان, حدوث و قدم و ساير لوازم و لواحق آن مى پردازد و در نهايت ضرورت وجوب وجود خالق متعال و امكان و حدوث عالم آفرينش را نتيجه مى گيرد.(4)
به هر حال, از ديد علامه, متكلمان و فلاسفه, هردو, در اشتباهند و منظور او از فلاسفه فقط فلاسفه الهى نيستند بلكه به معناى اعم, شامل همه فلاسفه علوم رياضى, طبيعيات و حكمت عملى نيز مى شود. فلاسفه خود به دو دسته مشإ و اشراق تقسيم مى شوند. اولى بحث و تحقيق را فقط از راه استدلال معتبر مى داند و آنقدر به تإويل مى پردازد كه حتى آياتى را كه صراحت دارد نيز متناسب آراى خويش تإويل مى كند. معتزله كه متصوفه نيز از آنهايند, به خاطر اشتغال به تفكر و سير در باطن خلقت و اعتناى به آيات انفس و بى توجهى به عالم ظاهر و آيات آفاقى, به طور كلى باب تنزيل يعنى ظاهر قرآن را رها نموده تنها به تإويل آن مى پردازند و اين باعث شده تا حد و مرزى براى تإويل باقى نماند. در انديشه معتزله سه نكته اساسى ديده مى شود: اول آن كه, آنها به دنبال آشتى بين عقل و وحى هستند. دوم آن كه, از ديد معتزله اختيار در برابر جبر قرار مى گيرد و اصل با اختيار است. سوم آن كه, معتزله بر استفاده از فلسفه يونانى تإكيد مى ورزند. (انديشه سياسى در اسلام معاصر, حميد عنايت, ت. ـ سيدحسين نصر, ص 290).
بعلاوه, به گفته علامه, روشهاى مادى و روش اصالت عمل نيز نمى تواند در فهم معارف دينى بكار رود. وى در اين باره مى گويد.
((در ضمن, كسانى كه در علوم طبيعى و امثال آن كه اساسش حس و تجربه است, مسائل اجتماعى كه اساسش تجربه و آمارگيرى است, روحيه حسيگرى پيدا كرده اند و در نتيجه يا به طرف فلاسفه مادى و حسى سابق اروپايى تمايل يافته يا به سمت مذهب اصالت عمل سوق داده شده اند. اينها مى گويند: هيچ ارزشى براى ادراكات انسان نيست, مگر آن ادراكاتى كه منشإعمل مى باشد; آن هم عملى كه به درد حوائج زندگى مادى بخورد; حوائجى كه جبر زندگى آن را معين مى كند. اينها در تفسير دين مى گويند: معارف دينى نمى بايستى با علم مخالف باشد و علم مى گويد: اصالت وجود تنها مربوط به ماده و خواص آن است. پس در دين و معارف آن هم هر چه كه از دايره ماديات بيرون است و حس ما آن را لمس نكند. مانند عرش, كرسى, لوح و قلم, بايد به يك صورت تإويل شود و اگر از وجود هر چيزى خبر دهد كه علوم متعرض آن نيست مانند وجود معاد و جزئيات آن, بايد با قوانين مادى توجيه شود. روح هم پديده اى مادى و از خواص ماده است و مسإله تشريع هم اساسش يك نبوغ خاص اجتماعى است كه مى تواند قوانين را بر پايه افكار صالح بنا كند.))(5)
((اين گروه احاديث را هم به خاطر برخى جعليات اصولا قبول ندارند مگر آن حديثى كه با كتاب (قرآن) موافق باشد و كتاب هم بايد با آيات خودش و با راهنمايى علم تفسير شود; با آرا و مذاهب سابق كه اساسش استدلال از راه عقل است. چون علم هم آنها را باطل نموده است. زيرا اساس علم حس و تجربه است. اين گروه نيز آراى فلسفى و علمى (حس و تجربه) خويش را بر دين و بر قرآن تحميل مى كنند; يعنى, قرآن كه (هدى للعالمين), (نور مبين), (تبيان لكل) است, به كمك غير خود مى بايد تفسير شود.))
مرحوم علامه بيشتر به ظواهر تكيه مى كند. وى مى گويد: ((قرآن كريم در تعليمات خود براى درك مقاصد دينى و معارف اسلامى سه راه در دسترس پيروان خويش قرار داده است و اين سه, عبارت است از ظواهر دينى, حجت عقلى و درك معنوى از راه اخلاص بندگى. توضيح اين كه قرآن كريم در بيانات خود همه مردم را طرف خطاب قرار داده است. گاهى بىآن كه حجتى اقامه كند, بلكه به مجرد اتكا به فرمانروايى خدايى خود, به پذيرفتن اصول اعتقادى مانند توحيد, نبوت و معاد و احكام عملى مانند نماز و روزه و غير آن امر مى كند و در برخى اعمال نهى مى نمايد و اگر اين بيانات لفظى را حجت نمى داد, هرگز از مردم پذيرش و فرمانبردارى آنها را نمى خواست. پس ناگزير بايد گفت: اين گونه بيانات ساده قرآن, راهى است براى فهم مقاصد دينى و معارف اسلامى. اين بيانات لفظى مانند (امنوا بالله و رسوله و اقيمواالصلوه) ظواهر دينى خوانده مى شود.))
((از سوى ديگر, قرآن در آيات بسيارى, مسلمانان را به سوى حجت عقلى رهبرى مى كند و مردم را به تفكر, تعقل و تدبر در آيات آفاق و انفس دعوت مى فرمايد و خود نيز در موارد اثبات حقايق, به استدلال عقلى آزاد مى پردازد. قرآن نمى گويد, اول حقانيت معارف اسلامى را بپذيريد سپس احتجاج عقلى كنيد بلكه با اعتماد كامل به حقانيت خود مى گويد: به احتجاج عقلى پرداخته حقانيت معارف نامبرده را از آن دريابيد و بپذيريد... پس تفكر فلسفى نيز راهى است كه رسايى آن را قرآن كريم تصديق مى نمايد.))
((ازطرف ديگر, قرآن با بيانى جالب روشن مى سازد كه همه معارف حقيقيه, از توحيد و خداشناسى واقعى سرچشمه گرفته استنتاج مى شود. كمال خداشناسى از آن كسانى است كه خداوند آنان را از هر جاى جمعآورى كرده و براى خود اختصاص داده است. آنان هستند كه خود را از همه كنار كشيده و همه چيز را فراموش كرده اند و در اثر اخلاص و بندگى, همه قواى خود را متوجه عالم بالا ساخته و ديده را با نور پروردگار, پاك و روشن ساخته اند و با چشم واقع بين, حقايق اشيا و ملكوت آسمان و زمين را ديده اند. زيرا در اثر اخلاص و بندگى, به يقين رسيده اند,گرچه شخص پيامبر از ديگر پيامبران برتر است و احكام اسلام نسبت به احكام ساير شرايع متكاملتر است, با اين وجود از آيه (اليوم اكملت لكم دينكم...) و شإن نزول آن روشن مى شود كه اكمال دين به امامت است. بنابراين, امر ولايت از پيامبر(ص) به جانشين وى كه از نظر شيعه نصبى است,O تسرى پيدا مى كند. ولى در زمان غيبت مسإله فرق مى كند. در زمان غيبت, امر حكومت به دست خود مسلمانان است و اين وظيفه آنهاست كه با در نظر گرفتن روش رسول خدا(ص) كه روش امامت بوده است, حاكمى را انتخاب كنند و اين روش امپراتورى و سلطنت نيست. در چنين وضعيتى مسإله بعدى اين است كه آيا ولايت از آن همه مسلمانان است يا از آن عدول آنها و يا متعلق به فقيه؟ در صورت سوم, آيا متعلق به هر فقيه است كه در صورت تعدد و كثرت, هر كدام از آنها تا آنجا كه اقتدار پيدا كند تصرفاتش نافذ و غيرقابل نقض باشد؟ يا متعلق به فقيه اعلم.(48)
علامه طباطبايى پاسخ سوالات فوق را به فقه احاله داده صرفا اصولى را بيان مى كند. وى مى گويد: به حكم فطرت, وجود مقام ولايت در هر جامعه اى بر اساس حفظ مصالح عاليه ضرورى است. اسلام نيز پا بپاى فطرت پيش مى رود. نتيجه اين دو است كه از غريزه افراد جامعه سرچشمه گرفته باشد و بر طبق شرايط موجود در اجتماع وضع شده باشد. اين قوانين بايد دو نوع مصالح مادى و معنوى را تإمين كنند تا تعاون و عدالت اجتماعى برقرار شود. ضمنا پايه اساس قانون حق است; نه خواست و اراده اكثريت. قانون حق بر واقع بينى استوار است; نه اميال و عواطف. جامعه انعكاس مقتضيات طبيعى و فطرى بشر است و از نظر معنا, مطلق و همواره ثابت است و آثارى از قبيل حسن, قبح, فضيلت و غيره از آن لاينفك مى باشد. قوانين كلى اسلام نيز مطابق با خواسته فطرت است و به منظور سعادتمند كردن انسان آمده است. بنابراين با تما, محمدحسين, روابط اجتماعى اسلام, بى تا, بى جا, ص 19.
25. پيشين 

ادامه نوشته

تحلیل گفتمانی منازعات معنایی اصلاح­طلبان و اصولگرایان

در این بخش سعی خواهد شد بر اساس نظریه فوق چگونگی ظهور گفتمان اصلاح­طلب و تعامل آن با گفتمان محافظه­کار از 1376 تا 1380 به ویژه با تمرکز بر هفتمین انتخابات ریاست جمهوری در سال 1376 مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود فضای سیاسی-اجتماعی ای که در آن فیلم «پارتی» ساخته شد چگونه بوده است، چه دالهای معنابخشی بر این فضا حاکم بوده اند و تاثیر این دالهای معنابخش بر نظام معنایی بازنمایی شده در فیلم چه بوده است.

 

ادامه نوشته

معرفی کتاب

جادوي گفتار
ذهنيت فرهنگي و نظام معاني در انتخابات دوم خرداد
017808.jpg
هر رخداد بنيادين كه سرآغاز دوره يي خاص و طليعه عرصه جديدي از معيشت و معرفت باشد، به همراه خود نظامي از واژگان و مقدم بر آن، منظومه يي از ذهنيتهاي فرهنگي به ارمغان مي آورد كه درمجموع، هويت فكري جديدي خواهد آفريد. پديده دوم خرداد، گويا از زمره اين رخدادهاست كه در آستين خود، حوادث بديعي معطوف به تغيير گفتار سياسي و حتي معرفتي ـ فرهنگي ايران آفريد. قاموس واژگاني دوم خرداد متضمن مفاهيمي بود كه سابقه يي در موقعيت فرهنگي ما نداشت و پيامدهايي به وجود آورد كه منجر به تحول فضاي فكري ما شد. چند و چون اين تحولات و ريشه يابي و زمينه شناسي آنها، دست مايه «جادوي گفتار» است. «در اين كتاب درصدد پاسخگويي به اين پرسش اساسي هستيم كه انتخابات دوم خرداد نمايانگر چه تحولاتي در گفتار و نظام تبعيت سياسي است. اين كتاب بر ادراكي خاص از مفهوم فرهنگ و نسبت فرهنگ و سياست استوار است و بر مبناي چنان ادراكي، تحولات جاري در سطح فرهنگ سياسي مسلط در ايران را كه مجتملاً در جريان دوم خرداد بروز ونمود يافته است مورد مطالعه قرار مي دهيم.» محمد جواد غلامرضا كاستي، محقق و مؤلف كتاب حاضر، افق بحث را صرفاً در حوزه مفاهيم نظري محصور نكرده است بلكه به مطالعه يي موردي و جزيي پرداخته است و منازعات و مناقشات سياسي در عرصه انتخابات دوم خرداد را ناظر بر مواضع و شعارهاي دو نامزد مهم آن، ناطق نوري وخاتمي، به كاوش گرفته است. روش كار او آنگونه كه در مقدمه كتاب آمده است، تحليل گفتماني است اما به جاي استفاده از پرسشنامه، روش عميق مطالعه متون را برگزيده و متون محدودي را مدنظر قرار داده است: سخنرانيها، مصاحبه هاي مطبوعاتي و بيانيه هاي دو نامزد اصلي انتخابات و حاميانشان تا جايي كه در سلام و رسالت چاپ شده اند.
كتاب حاضر در پنج فصل و يك نتيجه و مقدمه يي مطول و مفصل فراهم آمده است. مؤسسه فرهنگي آينده پويان، نشركتاب حاضر را بر عهده داشته است.