تبریز
یاقوت حموی در معجمالبلدان گزارش میدهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ میشدهاست.۱۴ با توجه به این، مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید بهگویش ایرانی آذری قدیم تعلق داشتهباشد. این گویش به گویشهای موسوم بهگویشهای ایرانی جنوب دریای خزر وابستهاست. یا بهاحتمال بیشتر، تلفظ تِبریز معرب شده نام شهر در باب فِعلیل (در عربی) است. همچنین شیوهٔ نگارش نام این شهر در (زبان) ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغه ٔ ارمنی، نمایانگر وابستگی واژهٔ تَوریژ بهزبان پهلوی شمالی میباشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه میگیرد که این مسأله نشان میدهد که ریشهٔ نام شهر به زمانهای بسیار دور، اوایل سلسلهٔ ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان برمیگردد.۲
بنابر گفتهٔ مصطفی مؤمنی در دانشنامهٔ اسلامی، اهالی بومی آذربایجان، تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) میخواندهاند. تا اوایل قرن چهاردهم خورشیدی نیز، روستاییان اطراف تبریز، این شهر را توری مینامیدهاند. حتی در حال حاضر، مردمان قنبرآباد در اطراف تبریز، بهاین شهر توری میگویند. «در نوشتههای کهن (برای نمونه ابوالفداء) نام این شهر بهشکل «تُوریز» آمدهاست و هنوز هم در زبانهای کردی و تاتی «توریز» و «تُوْری» بهکار میرود. عدهای از شرقشناسان و منابع کهن، نام شهر را دارای ریشهای کهن در پارسی میانه و کهن و مرتبط با گرما و فعالیتهای گرمایی کوه سهند دانستهاند. همچنین منابع ارمنی که نام شهر را در قرن پنجم (بلکه چهارم) میلادی، «تورژ» و «تَوْرِش» دانستهاند و بهفارسی هم تَورز تلفظ کردهاند و با توجه بهمعنای متداول فارسی «تبریز» و «تبپنهانکن» و احتمالاً نام تبریز، «پنهانکنندهٔ تف و گرما» و با «جنبشهای آتشفشانی کوه سهند» مرتبط بودهاست.۱
دانشنامه بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود که احتمالاً بهخاطر چشمههای آبگرم اطراف آن است.۹
در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانه دیگری وجود دارد. حمدالله مستوفی دربارهٔ وجه تسمیهٔ تبریز مینویسد: «بنای تبریز از زبیده (زن هارونالرشید) است. وی بهبیماری تب نوبه مبتلا شدهبود؛ چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آنمحل بنا کنند و نام آنرا تبریز بگذارند».۱۵[نیاز به ارجاع به خود مستوفی] هر چند احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان توجیه اخیر را عامیانه و نادرست می داند.۱۶