7 موضوع حیاتی جامعه ما از دیدگاه رهبری
دیدگاههای مقام معظم رهبری :
جامعه امروز ما درمسیر رشدخویش بایستی همه موارد را با هم ببیند .این مرقومه سعی در طرح 5 موضوع حیاتی دارد که تا بتوان سازمان مناسبی برای فردای خودمان داشته باشیم.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی 19/5/1390خویش در جمع بزرگان ومسئولان برخی از موضوعات و مشکلات جامعه ما را که جنبه حیاتی داشته برشمردند و جا دادرکه ما نیز در رسانه ها و مطبوعات کشور به نحو مطلوب به آنها پرداخته تا زمینه ای برای اصلاح در کشور دیده شود.واقعیت امر این است که بدون رفع آنها نمی توان انتظار داشت که به توسعه و پیشرفت رسید. زیرا که این مسایل از ابعاد مختلف خود توسعه است . زیرا که انسان در نظریه های توسعه، هدف ووسیله توسعه است و فرمایشات معظم له نیز مبتنی بر همین امر است . بدون هرکدام از اینها تمامی زحمات جمهوری اسلامی هدر خواهد رفت .
1- بازشناسی خویشتن و بهبود عملکرد سازمان های ما
بازشناسی نگرش علمی و مبتنی بر دریافت بازخورد از عملکردمان در همه امور است و فقط مربوط به حوزه فرهنگ و هویت نمی شود. بلکه این بازشناسی بایستی سیستمی بوده تا بتوان همه اجزای عملکردی جامعه را در آن دید.
بازشناسی به ما فرصت ارزیابی عملکردمان را میدهد و در بهبود عملکرد سازمانهای ما موثر است .رسانه ها بایستی به صورت حرفه ای و مرتب و موضوعی به بازشناسی حرفه ای ما بپردازند.
ما بایستی شاهد ارزیابی وبازشناسی خودمان در حوزه فرهنگ وهویت ،اقتصاد وسیاست و اجتماع باشیم.واین مهم انعکاس آن در رسانه مهم است . بایستی ببینیم که در حوزه آموزش و پرورش چه اندوخته ایم . در حوزه جذب نخبگان چه کرده اینم . در حوزه حتی خود رسانه و قدرت رسانه خویش برای اثرگذاری بیشتر چه کرده ایم.
«ما بايد خودمان را يك بازشناسى بكنيم، ببينيم ما در چه وضعى هستيم. شرائط مهمى بر دنيا حاكم است كه اينها ميتواند فرصتهاى بزرگى را در پيش روى ما قرار بدهد. اين فرصتها را اگر نبينيم، اگر نشناسيم، اگر از آن درست استفاده نكنيم، اگر بهنگام به سراغ اين فرصتها نرويم، ضرر خواهيم كرد. گاهى هم هست كه از دست دادن يك فرصت، خودش ميشود يك تهديد، خودش موجب عقبماندگى است. لذا بد نيست كه از اين جهت يك نگاه جمعى و كلى و عمومى به مسائل كشور بكنيم.»
2- توجه به واقع بینی و کنار گذاشتن منفی بافی و مثبت بینی مطلق
واقع بینی ، فرصت نگرش مبتنی بر آن چه هست ها را به ما می دهد و زمینه ای را فراهم میآورد که رشد خلاقانهای داشته باشیم. در واقع بینی نیازمند درک شرایط موجود و پتانسیل خودمان هستیم واین به معنی کنارگذاشتن سیاه نمایی و خوش بینی افراطی است که امروزه هم در دولت و هم در احزاب وگروهها وجوددارد.
تاکید ایشان هم دراین زمینه آموزنده است .« خودمان را نبايستى دچار خطا كنيم؛ يكسونگرى نكنيم. ما نقاط مثبتى داريم، نقاط منفىاى هم داريم؛ هر دو را ببينيم.بين برخى مسئولين و نخبگان سياسى و غيره كأنه مد شده است كه نگاه، نگاه بدبينانه باشد؛ نگاه منفى باشد؛ نقاط مثبت را نبينند؛ روى نقاط منفى تكيه كنند. در رسانهها و غيررسانهها مرتباً منفىبافى ميشود.»
کنارگذاشتن یکسونگری و درست بینی هم دانش می خواهد وهم قدرت . رسانه ها بایستی به مردم کمک کنند که زشت وزیبا را کنار هم ببینند تا فرصتی فراهم آید تا بتوان زشت ها را تبدیل به زیبایی کرد.
3- کارکردن برروی نقطه ضعف در رشد ما بسیار مهم است .
ضعف ها موانع رشد ماست .بایستی با سیاست استراتژیک بر امور ،ضعف ها تبدیل به قوت شود. بدون شناخت ضعف ها نمی توان به درمان آنها پرداخت. اخلاق مسئولیت حکم می کند که به جای پنهان کردن ضعف ها آنها را آشکار کرده تا چاره جویی جمعی دراین زمینه بکار آید.بدون شناسایی ضعف ها نمی توان به رشد و توسعه وبالنندگی رسید.
اگر امروز درحوزه فرهنگ ،درحوزه مدیریت ،در حوزه انتخاب منابع انسانی ضعف داریم، بایستی گفته شود و در رسانه ها به تصویر کشیده شود تا بتوان شاهد تبدیل ضعف بود. نمیتوان با پنهان کاری رسانهای یا تجاهل خبری به قوت رسید. اگر امروز فلان مدیری ،برادر بسیار ضعیف وبی سواد خویش را مدیر یک حوزه مهم کشوری می کند و ایشان نمی تواند امور را خوب مدیریت کند، بایستی این ضعف راعیان کرد تا تغییر مشهود باشد. ازفوتبال گرفته تا حوزه سیاست خارجی بایستی گفت .تا سنجه دست مردم بیاید و بتوان با آگاهی از قدرت افکارعمومی در دفاع ازحقوق مردم قدم برداشت.
رهبرمعظم انقلاب از نخبگان و دانشگاهیان خواهش دارند که این امور را احصا کنید.« من خواهشم اين است كه مسئولان، نخبگان، دانشگاهيان و حوزويان بنشينند روى اين بحث كار كنند. من امروز يك سررشتهى مختصرى را مطرح ميكنم، اما اين كارِ طولانىاى لازم دارد. بنشينند يك فهرستى از نقاط مثبت، يك فهرستى از نقاط منفى تهيه كنند. اين نقاط مثبت ظرفيتها را به ما نشان خواهد داد كه ما چه ظرفيتها و چه امكاناتى در كشور داريم. آن ستون نقاط منفى اولويتها را به ما نشان خواهد داد كه چه كارهائى را بايد بكنيم. وقتى كه اين دو تا را در كنار هم گذاشتيم، اين ميتواند راه ما را روشن كند؛ بفهميم چه كار كنيم»
4-رفاه طلبی ما عامل فساد و رکود نظام است .
یکی دیگر از مسایلی که به شدت ذهن مردم ما را مشوش کرده وحتی باعث شده است که انحرافات اقتصادی و اجتماعی را در جامعه چند برابر کند؛ رفاه طلبی خواص ومدیران اسلامی است که تا یک دهه پیش در فقر به سر می بردند و امروز بیش از دیگران برای خود رفاه و ثروت ایجاد کرده و برای خویش نیز توجیه منطقی تراشیده اند. متاسفانه رسانه ها ومطبوعات کمتر به آن می پردازند. این نوع رفاه کاذب را مردم با آموزه های دینی خویش مقایسه می کنند و لذا حتی دینداری واسلامی بودن حکومت را زیر سئوال می برند. به جاست که رسانه ها با شیوه مناسب به رفاهی که ایجاد شده بپردازند و نشان دهند که چه شخصیت های کاذبی در پشت این نظام که رهبری آن دعوت به ساده زیستی می کند ، قایم شده اند.
بایستی رسانه ها نشان دهند که فرزندان این مدیران کذاب باچه رفاهی امور می گذرانند و در گذشته فرزندان رشید این مرزوبوم که زمانی جان خویش را در طبق اخلاص گذاشتهاند، درشرایط همین امروز هم از تامین یک مسکن کوچک ناتوانند.اما درعوض مدیران به ظاهر انقلابی ما نه تنها از خانه های سازمانی استفاده می کنند بلکه چندین واحد مسکونی خویش را اجاره داده و کمتر رعایت ارزش های اسلامی را می کنند.
«به رفاهطلبى سرگرم شديم، به منشهاى اشرافى سرگرم شديم؛... وقتى من و شما زندگىمان را زندگى رفاهطلبانه و اشرافى قرار بدهيم، مردم از ما ياد ميگيرند. يك عدهاى منتظر بهانهاند؛ به ما نگاه ميكنند، ميگويند آقا ببينيد اينها چه جورى زندگى ميكنند، ما هم ميخواهيم همين جور زندگى كنيم. اينها كسانى هستند كه دستشان ميرسد. يك عدهاى معتقدند كه بايد در زندگى مقتصد بود، نبايد اسراف كرد، نبايد افراط كرد؛ اينها وقتى نگاه ميكنند مىبينند من و شما اسراف ميكنيم، ميگويند خب، ما از اينها كه بالاتر نيستيم؛ اينها كه رؤساى ما هستند. اين كارها خطر دارد. روش انقلاب و انقلابيون به تبع آموزش اسلام، اعراض از زندگى رفاهطلبانه براى خود بود. براى مردم هرچه ميتوانيد، رفاه ايجاد كنيد؛ هرچه ميتوانيد، درآمد ملى را زياد كنيد؛ هرچه ميتوانيد، در كشور ثروت توليد كنيد؛ اما خودتان نه. مسئولين لااقل تا وقتى مسئولند، به زندگى رفاهطلبى رو نكنند. غفلت از روحيهى جهادى و ايثار، غفلت از تهاجم فرهنگى دشمن، غفلت از در كمين بودن دشمن، غفلت از نفوذ دشمن در فضاى رسانهاى كشور، بىمبالاتى نسبت به حفظ بيتالمال؛ اينها گناهان ماست، اينها نقاط ضعف ماست».
5-کنار گذاشتن قوم وخویش بازی و حامی پروری
یکی دیگر از موضوعاتی که باعث رکود سازمان های ما شده و در فرایند توسعه مهم است که بدان رسانه ها بپردازند. مسئله قوم وخویش بازی و حامی پروری است . متاسفانه در همه دولت ها به اوج خود رسیده والان این مسئله حتی در انتخاب استانداران و فرمانداران هم به خوبی مشهود است . حتی انتخاب سفرای کشورها و یا حتی در اعطای مسئولیت سازمان های بزرگ نیز می توان مسئله رفاقت و حامی پروری را دید.رهبرمعظم تا این مورد به صورت حاد در نمی آمد طرح مسئله نمی کرد. با دیدن این مشکل بایستی رسانه ها سخت به آن بپردازند ونگذارند فراوانی آن به زبان آمار افزایش یابد.
«رفتار قبيلهاى معنايش اين است كه تخطئه يا تأييدى كه نسبت به كار كسى ميكنم، ناشى نباشد از ماهيت عمل او؛ ناشى باشد از نحوهى ارتباط او با من. اگر از قبيلهى ما كسى كار خطائى انجام داد، راحت قابل اغماض باشد؛ اما از قبيلهى مقابل اگر همان كار را انجام داد، اين قابل پيگيرى و تعقيب ميشود. كار خوب اگر از كسى كه مربوط به قبيلهى ماست، انجام گرفت، قابل تحسين و تشويق باشد؛ اگر از قبيلهى ديگر بود، نه. رفتار قبيلهاى اين است. اين رفتار، اسلامى نيست، انقلابى نيست. ما متأسفانه اينگونه رفتار را در ميان خودمان داريم».
6-توجه ویژه به نیازهای جوانان
یکی از غفلت های جامعه ما بخصوص دولت ها که مدیریت برنامه و بودجه کشور را برعهده دارند، غفلت از نیازشناسی جوانان و ضعف برنامه ریزی برای بکارگیری نسل جوان در همه امور است . در همه دنیا برای جوانان خویش حساب ویژه باز می کنند . حتی برای جوانان ناسالم خویش با برنامه های موثر از آنها قهرمان ملی می سازند و لی ما متاسفانه با نبود برنامه ویا ضعف برنامه از جوانان سالم خویش ،یک عنصر مخرب و سربار تحویل جامعه می دهیم.
برعکس از سه ویژگی جوانان (کم تجربگی ، هیجان طلبی و زود باوری ) سوء استفاده کرده وبرای مطامع سیاسی خویش ،از آنها پلی برای رشد و ارتقاء استفاده می کنند.جوانان را طعمه برنامه های نادرست خویش می کنند و در بین راه آنها را رها می سازند.
« تباه كردن نسل جوان، يكى ديگر از مشكلات ماست. يك نقشه، تباه كردن نسل جوان است. ما در اين خصوص تا حالا مقابلهى درستى نداشتهايم و موفق نشدهايم. همچنين مواد مخدر صنعتى و تهييج غريزهى جنسى و از اين چيزها».
7- پرداختن به فرهنگ کار و تلاش
درسال جهاد اقتصادی یکی از موضوعات بسیارمهمی که بایستی در راستای تقویت زیرساخت های اقتصادی بدان پرداخت ،فرهنگ کار است که فرصتی را فراهم می سازد تا اقتصاد به صورت درون زا شکوفا شود.فرهنگ كار را مقولهاي پويا است كه می بایست آن را در جريان جامعه و در سطح فرهنگ آن را جست و جو کرد. «فرهنگ کار عبارت است از آگاهی و باوری است که مردم در تفسیر تجربیات خود و محیط اطراف خود از کار کردن و نتیجه آن دارند و بالطبع این تفسیر، رفتار اجتماعی و سازمانی خاصی را در جهت میل به کار و پرکاری و بی رغبتی به کار و کم کاری دیکته می کند و این فرمان هم از ضمیر ناخود آگاه و خود آگاه انسان صادر می گردد.»
همچنین فرهنگ کار «مجموعه ارزشها، باورها و دانشهاي مشترك و پذيرفته شده يك گروه كاري در انجام فعاليتهاي معطوف به توليد و يا ايجاد ارزش افزوده است . بر اين اساس هنگاميكه فرهنگ كار در يك سازمان يا جامعه ضعيف ارزيابي ميشود اين بدين معنا است كه كاركنان به انجام كار مفيد و مولد تمايل نداشته و در نتيجه فعاليتهاي آنها از راندمان و اثربخشي كمتري برخوردار است و منابع به كار گرفته شده حداكثر بازده ممكن را نخواهد داشت».
« فرهنگ كار بايد در كشور يك جورى باشد كه مردم كار را عبادت بدانند؛ هر يك ساعت كار را با شوق بيفزايند در مدت و مقدار كارى كه انجام ميدهند. بايد كار كرد. با بيكارى و بىميلى به كار و تنبلى و وادادگى، كشور پيش نخواهد رفت».
منبع :
فرمایشات مقام معظم رهبری ازاین سایت گرفته شده است .