جریان شناسی 8
جريان سنت گرايى
جريان سنت گرايى توسط هانرى كربن، رنه گنون، شوان و نصر پايه گذارى شد و بسيارى از آثار اين شخصيت ها به فارسى ترجمه شده است. تفاوت اين جريان با جريان هاى پيش گفته در اين است كه جريان تصوف گرايى و فمينيستى بيش از آن كه به انديشه ى حاكم بر جمهورى اسلامى آسيب برساند، به فرهنگ اسلامى آسيب مى رساند؛ يعنى آن فرهنگى كه نظام جمهورى اسلامى پذيرفته است با نظام تصوف گرايى و جريان فمينيستى سازگار نيست؛ اما جريان سنت گرايى به فرهنگ اسلامى معتقد است و تا حدود زيادى هم با انديشه ى دينى حاكم بر جمهورى اسلامى سازگار است.
جريان سنت گرايى آقاى دكتر نصر و هانرى كربن جريانى است كه چندان به بُعد اجتماعى اسلام اهميت نمى دهد و عمدتاً دغدغه اش بر بُعد معنويت اسلام است
. تشيع را هم مطرح مى كند؛ لذا وقتى آقاى هانرى كربن شيفته ى امام زمان مى شود به اين دليل نيست كه بيايد و جهان را پُر از عدل و داد كند و يك حركت اجتماعى داشته باشد، بلكه از معنويت امام زمان لذت مى برد. هانرى كربن بعد از مطالعه ى كتاب مابعدالطبيعه ى هايدگر، خلأ معنوى غرب را احساس كرد، تا اين كه با مطالعه ى كتاب حكمة الإشراق شيخ شهاب الدين سهروردى، شيفته ى فلسفه ى سهروردى شد و گفت «من گمشده ام را پيدا كردم». هانرى كربن به دنبال پر كردن خلأ معنويت به گونه اى كه پشتوانه ى انديشه اى نداشته باشد نبود؛ چون صوفى گران و مرتاض ها هم مى توانستند آن را برايش تأمين كنند. او به دنبال فلسفه اى مى گشت كه تأمين كننده ى معنويت باشد. آن فلسفه، فلسفه ى سهروردى و نيز فلسفه ى ملاصدرا بود؛ لذا سنت گرايى آقاى نصر با اين كه به شدت اعتقاد به ميراث كهن دارد، فلسفه ى ملاصدرا را پذيراست؛ ولى مى بينيم كه او مسئول انجمن حكمت و فلسفه، يا به عبارتى، معاون خانم فرح در انجمن حكمت و فلسفه بود و هيچ درگيرى اى با رژيم شاه نداشت و كاملاً با رژيم شاهنشاهى همراه بود و بعد از انقلاب هم به آمريكا رفت. اين ها يك قدم هم براى انقلاب اسلامى برنداشتند. از نظر فكرى كاملاً تشيّع گونه فكر مى كنند، اهل بيت را قبول دارند و فكرشان سالم است؛ اما به بُعد اجتماعى اسلام توجه كم ترى نشان مى دهند. يكى از اساتيد كه در آمريكا به عنوان استاد مدعو تدريس مى كرد و ارتباط بسيار نزديكى با آقاى دكتر نصر دارد مى گفت: اشكال جدّى اى كه به آقاى نصر دارم اين است كه ايشان فقط بُعد معنويت اسلام را معرفى مى كند و از بُعد اجتماعى اسلام غافل است و من سعى كرده ام در برنامه ها و جلساتى كه در آمريكا داشته ام به بُعد اجتماعى اسلام بپردازم و نظريه ى ولايت فقيه را توضيح و تبيين كنم. آقاى نصر آن قدر به فلسفه ى ملاصدرا اعتقاد دارد كه در مقام دفاع به نقدهاى ديگران پاسخ مى دهد. ايشان كتاب هاى ارزشمندى دارد.
+ نوشته شده در دوشنبه هشتم مهر ۱۳۸۷ ساعت 21:31 توسط رضا
|