صدورانقلاب


انقلاب اسلامي ما مانند هر پديده اجتماعي و سياسي ديگري خواه ناخواه پيامي داشته كه بخشي از اين پيام به‌دليل برد انقلابي، خودبه‌خود صادر شده است.

در مورد انقلابي به عظمت انقلاب اسلامي صدور اين پيام‌ها به‌مراتب بيشتر از ديگر موارد مشابه جهاني بوده است. اين انقلاب، انقلابي معنوي، خدايي و اخلاقي بوده كه در وضعيت بحران زده اخلاقي و معنوي جهان، راه خودش را باز و پيام خودش را منتشر كرده است.

اما موضوع اينجاست كه ما تا چه  اندازه اين پيام را از روي فهم و اراده و آگاهي منتشر و صادر كرده‌ايم.

به‌نظر مي‌رسد كه ما در زمينه فهم ابعاد معنوي و اخلاقي و الهي انقلاب اسلامي آن طور كه بايد و شايد گام برنداشته و حتي كوتاهي كرده‌ايم و نتوانسته‌ايم از طريق ساز و كارهاي لازم، ابعاد نرم‌افزارانه انقلاب را به نحو مطلوب منتقل كنيم، نتوانسته‌ايم با فيلسوفان و نخبگان غرب به گفت‌وگو بنشينيم و اين را حق آنها بدانيم كه انقلاب اسلامي را خوب فهم كنند و حتي نسبت به آن، به داوري بنشينند و ما هم وظيفه اين گفت‌وگو و انتقال انديشه انقلاب را روي دوش خودمان احساس كنيم.

انقلاب اسلامي راه خودش را باز كرده است. اتفاقاتي كه امروز در قالب توجه اخلاقي به سياست، بازگشت دين به عرصه سياست و گسترش معنويت در ساحت روابط اجتماعي ملاحظه مي‌شود، همه ناشي از تاثيري است كه انقلاب اسلامي در دنيا از خود برجاي گذاشته و اين علاوه بر تاثيرهاي سياسي انقلاب است.

تأثيري كه انقلاب اسلامي روي جنبش‌هاي رهايي بخش ملي از خود برجاي گذاشته غيرقابل انكار است. حركت‌هايي كه بلافاصله بعد از انقلاب در نيكاراگوئه شاهد بوديم نتيجه انقلاب اسلامي ما بود. جنبش‌هاي رهايي بخش اسلامي به‌ويژه جنبش حزب‌الله، جنبش حماس و اين مقاومت‌هاي مثال زدني كه در غزه و لبنان سراغ داريم همه، انبساط انقلاب اسلامي است كه در برخي جاها با فعل و حركت ارادي انجام شده و در جاهاي ديگر هم به‌صورت غيرارادي منتقل شده است.

اما قطع نظر از اين آثار سياسي و عزت طلبانه به‌نظر مي‌رسد كه ما درخصوص فهم دو بعد خداگرايي در ساحت خردورزي و معنويت در ساحت روابط اجتماعي بايد تلاش بيشتري مي‌كرديم و در جهت صادر كردن اين وجه نرم‌افزارانه اهتمام بيشتري از خودمان به خرج مي‌داديم.

به‌نظر مي‌رسد نمايندگان فرهنگي ما در خارج از كشور نسبت به اين معنا آن طور كه بايد و شايد حق مطلب را ادا نكرده‌اند و اين مسئله مي‌بايست امروز در دستور كار ما قرار بگيرد؛ هم در داخل و هم در خارج. اگر ما دستورات اخلاقي و الهي و معنوي انقلاب اسلامي را در دستور كار قرار دهيم خواه ناخواه شاهد تحولي در نوع اداره و مديريت كشور هم خواهيم بود؛ يعني به جامعه هم اخلاقي‌تر نگاه مي‌شود.

سیری گذرا در حیات سیاسی و فکری مهدی بازرگان

 

چکیده: مهدی بازرگان در سال ۱۲۸۶ هجری شمسی در تهران متولد شد. پدرش عباسقلی بازرگان، از تجار مذهبی و روشنفكر بود. مهدی بازرگان، تحصیلات ابتدائی خود را در مدرسه سلطانی و دوره متوسطه را در دارالمعلمین مركزی كه از اولین مدارس به سبك جدید بود به پایان رسانید. او در سال ۱۳۰۶ شمسی، به همراه گروه محصلین ممتاز اعزامی دولت، به كشور فرانسه رفت و مدت هفت سال در آن کشور تحصیل نمود.

 

 

ترسیم صحیح از چهره مهندس بازرگان از حوزه های بحث

برانگیز در تاریخ نگاری معاصر ایران بوده است. با مروری بر آثار مکتوب و شفاهی ارایه شده در این زمینه می توان دریافت دامنه تقابل برخی از آنان تا چه حد گسترده بوده و از معرفی وی به عنوان راهبری کامل و دلسوز تا برچسب های غیر منصفانه، فراتر رفته است.

ریشه مناقشات از این دست در چهره پردازی از جریانها و افراد در تاریخ نگاری را عموماً در چهار مسأله می توان یافت.
1. وجود پیچیدگی فکری و رفتاری جریان و یا فرد مورد بررسی
2. وجود برخی دوگانگی ها و تعارضات فکری و رفتاری در آن
3. شخصیت زدگی برخی از هواداران جریان و یا افراد مورد بررسی، که در تاریخ نگاری خود دست به «گزینش» و افراط زده و در زمینه را برای گزینش گری های تفریطی گروه مقابل خود فراهم می سازند.
4. فقدان اطلاعات و داده های کافی متقن تاریخی

در مناقشاتی که در معرفی افرادی چون دکتر محمد مصدق و مهندس بازرگان در جریان است، به سه مورد نخست به وضوح خود نمایی می کند.
طبعاً معرفی جامع ابعاد گوناگون فکری و رفتاری مهدی بازرگان نمی تواند مقتضای این نوشتار کوتاه باشد اما سیری گذرا در این زمینه خالی از فایده نخواهد بود.

مهدی بازرگان در سال ۱۲۸۶ هجری شمسی در تهران متولد شد. پدرش عباسقلی بازرگان، از تجار مذهبی و روشنفكر بود. مهدی بازرگان، تحصیلات ابتدائی خود را در مدرسه سلطانی و دوره متوسطه را در دارالمعلمین مركزی كه از اولین مدارس به سبك جدید بود به پایان رسانید. او در سال ۱۳۰۶ شمسی، به همراه گروه محصلین ممتاز اعزامی دولت، به كشور فرانسه رفت و مدت هفت سال در آن کشور تحصیل نمود.
حضور بارزگان در غرب موجبات بوجود آمدن علاقه¬ی شدید وی نسبت به اندیشه، فرهنگ و تمدن موجود در مغرب زمین را فراهم آورد و همین امر تأثیرات عمیقی را در اندیشه¬¬ی سیاسی و حتی دینی او برجای گذاشت.
بازرگان پس از بازگشت از غرب رسالت خود را الگوگیری از غرب با هدف نجات ایران از زخم¬ها و مشکلات عمیق و جبران عقب¬ماندگی¬های کشور دانست و تا آخر عمر بدین رسالت، وفادار ماند.
وی در کنار اشتغال به تحصیلات رسمی از تحقیق در زمینه علوم اسلامی غافل نشد. مبانی فکری وی متأثر از تعلیمات تفسیری مرحوم میرزا ابوالحسن خان فروغی در دوران دبیرستان بود که البته با تعلیمات سنتی حوزه متفاوت بود و همین امر آغازی بر جدایی اندیشه¬های دینی وی از اندیشه¬های علمای دین گشت.
او در سال ۱۳۱۵ به عنوان اولین دانشیار در دانشكده فنی تهران مشغول بكار شد، و در دو دوره متوالی، ریاست دانشكده فنی را به عهده داشت. او در سال ۱۳۲۹، در جریان مبارزات نهضت ملی، برای خلع ید از دولت انگلیس و ملی كردن نفت، از طرف دكتر محمد مصدق به مدیریت عامل شركت نفت برگزیده شد، و به همراه هیأت منتخب دولت به آبادان رفت و با حمایت مردم و همت مهندسین و متخصصین موفق به اداره صنعت عظیم نفت، پس از اخراج بیگانگان گردید.
بازرگان پس از كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، و تصاحب مجدد صنعت نفت توسط كنسرسیوم بین المللی، سرپرستی سازمان آب را بعهده گرفت و برای نخستین بار موفق به احداث شبكه لوله كشی آب تهران گردید.
بازرگان، بخاطر امضای نامه اعتراض آمیز علیه انتخابات غیر قانونی مجلس از خدمات دولتی كنار گذاشته شد.
فعالیتهای دینی بازرگان كه مقدم بر فعالیتهای سیاسی اش بود، از همان اوان تدریس در دانشگاه و تماس با دانشجویان از طریق مشاركت در تأسیس انجمن¬های اسلامی دانشجویان و معلمین ( و بعدها مهندسین و پزشكان) و سخنرانی¬های متعدد در مجالس و محافل مذهبی و علمی شروع گردید.
بازرگان پس از آنكه بخاطر اعتراض علیه انتخابات غیر قانونی مجلس در بهمن ماه ۱۳۲۲ از فعالیتهای دولتی كنار گذاشته شد، در همان روزهای نخست وقوع كودتا، در تشكیل نهضت مقاومت ملی مشاركت نمود و همواره از اعضای فعال آن به شمار می¬رفت.
در همان سال به دلیل نوشتن نامه اعتراض آمیز به كمیسیون نفت مجلس بخاطر قرارداد خیانت بار با كنسرسیوم نفت، بهمراه ده نفر استاد امضا كننده دیگر از دانشگاه اخراج گردید، و سال بعد پس از كشف چاپخانه مخفی نهضت بهمراه برخی فعالین، بازداشت و بمدت ۸ ماه در زندان لشكر ۲ زرهی محبوس گردید.
بازرگان در تشكیل جبهه ملی دوم و مبارزات قانونی علیه انتخابات فرمایشی مجلس فعالیت مؤثر داشت. اما بارزترین اقدام وی، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، بهره¬گیری از فضای باز بوجود آمده در اوان دهه چهل و تأسیس نهضت آزادی ایران در بهار سال ۱۳۴۰ بود.
این فضا دیری نپائید و با حاکم گشتن اختناق در کشور، رژیم فعالیت¬های نرم و در چارچوب قانون سلطنتی را نیز برنتابیده و سران نهضت آزادی را بازداشت نمود و بازرگان به ده سال زندان محکوم گشت.
بازرگان در سال ۱۳۴۶، پس از پنج سال اسارت و تبعید به برازجان مورد عفو قرار گرفت. او پس از آزادی به فعالیتهای علمی و دینی خود ادامه داد اما به مدت ده سال، مبارزه سیاسی را کنار گذارد.
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی و ایجاد فضای نسبتا باز سیاسی به عرصه مبارزه بازگشت. او به شدت با وقوع پدیده¬ای به نام «انقلاب» تحت هر شرایطی مخالف بود و همواره مردم و حتی امام خمینی (ره) را از ادامه نهضت برحذر می¬داشت. پس از ملاقات با امام خمینی (ره) در پاریس، و به فاصله سه ماه از پیروزی انقلاب اسلامی و در حالیکه امواج کوبنده نهضت مردمی در اوج گرفته بود، نخستین بار از رهبری امام خمینی (ره) در نهضت اسلامی حمایت نمود. از جمله فعالیت¬های وی در ماه¬های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی تشكیل كمیسیون ایرانی دفاع از حقوق بشر و زندانیان سیاسی بود.
در جریان انقلاب ۱۳۵۷، یك هفته قبل از پیروزی انقلاب، بازرگان به نخست وزیری دولت مؤقت انقلاب برگزیده شد و بمدت ۹ ماه به عنوان نخست وزیر مشغول به کار بود. پس از استعفا نیز در شورای انقلاب همكاری داشت. در اولین انتخابات مجلس، به نمایندگی مردم تهران برگزیده شد و در فراكسیون اقلیت، بهمراه نمایندگانی دیگر، مخالفتهایی را علیه مواضعی كه آنها را آفت انقلاب می¬دانست، ابراز نمود. بازرگان در خارج مجلس از طریق فعالیت در نهضت آزادی و نوشتن مقاله در روزنامه میزان و سخنرانی در محافل اجتماعی و نوشتن نامه های سرگشاده به مقامات مملكتی در برابر برخی موکدات امام خمینی (ره) اعتراض می¬نمود.
از موارد زیر می¬توان به عنوان برخی از شاخصه¬های مثبت شخصیت، اندیشه و عمل¬کرد مهندس بازرگان یاد نمود.
1. ایمان راسخ به اسلام، که از او شخصیتی مذهبی ساخته بود. همین امر موجب اعتماد امام خمینی (ره) به وی در اعطای منصب نخست وزیری به وی بود.
2. تلاش¬گری بسیار در حوزه¬های گوناگون و بویژه حوزه اندیشه که این امر از آثار متعدد به¬جای مانده از وی هویداست.
3. مخالفت با استبداد پهلوی. وی در قالب تشکل های گوناگون با صدور اعلامیه و بیانه و بعضا با سازمان دهی و یا شرکت در تظاهرات با اختناق پهلوی به مخالفت می پرداخت.
4. تلاش برای تحقق پیشرفت ایران و ورود دستاوردهای مغرب زمین در این عرصه.
مرحوم بازرگان در اندیشه، روحیات و عملکرد خود از نقاط ضعفی نیز برخودار بود.
1. شیفتگی بیش از اندازه به غرب و دستاوردهای فکری و صنعتی آن که خود ریشه دسته ای از آسیب ها گردید.
1_1 عدم تمایز میان «تمدن» و «فرهنگ» غرب به گونه ای که وی بهره گیری از آثار صنعتی غرب را به همراه فرهنگ صانع آن خواستار بود.
2_1 تسرّی تاثیر پذیری از اندیشه های اومانیستی به تقابل با روحانیت به عنوان محافظان اسلام ناب و در راس آن امام خمینی (ره).
3_1 تسرّی دادن گرایشات پوزیتیویسی به عمیقترین و پیچیده ترین مباحث خداشناسی و اسلام شناسی و بالاتر از آن تاکید بر انحصار این سبک از روش شناسی و رد سایر شیوه های تبیینی که موجب انکار علومی چون فلسفه از جانب وی شد.
4_1 اعتماد و تکیه بر سران ایالات متحده با هدف حل مشکلات کشور _قبل و بعد از انقلاب_ ، در حالیکه این کشور ریشه بسیاری مشکلات ایران از جمله تمدید بیست و پنج ساله استبداد پس از کودتای 28 مرداد بود.


2. روحیه سازش و مخالفت علنی با مفهوم مقاومت در هر شرایطی، که موجبات اتخاذ تاکتیکهایی چون «سیاست گام به گام» از جانب نهضت آزادی گشت و این تشکل علیرغم مشاهده شکست های مکرر و کم مایگی ای «سیاست» در چند دهه فعالیت «نهضت مقاومت ملی» و نهضت آزادی، همچنان برآن پای فشارد.
3. عدم اعتقاد به پرداخت «هزینه» در مبارزات علیه رژیم پهلوی که باعث شد نهضت آزادی تنها در شرایط فضای باز به فعالت های در چارچوب قانون اساسی دست بزند. بازرگان پس از رهایی از زندانی که حاصل انقضای این فضا در اوان دهه چهل بود، تا مهیا شدن مجدد این فضا در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، از مبارزات دست کشید.
4. دریافت ناصحیح از وضعیت اجتماعی و فرهنگی مردم ایران و همسان پنداری ناصواب گرایشات قاطبه مردم با افکار خود در برابر اندیشه های امام خمینی (ره).
راهبر نهضت آزادی، در اواخر عمر خود به بازبینی در برخی عقاید خود پرداخت و سکولاریزم را سرلوحه¬ی افکار خود قرارداد.

مهندس بازرگان ، که سال 1373 جهت درمان بیماری قلبی عازم آمریکا بود، حین توقف هواپیما در زوریخ، در سن 88 سالگی وفات نمود.



هندسه معرفتی دکتر فردید


هندسه معرفتی دکتر فردید

 عبدالحسین خسروپناه

ادامه نوشته

سلامتی

شوره سر و راه های درمان آن

بروز شوره سر (پوسته سر) یکی از رایج ترین مشکلاتی است که می تواند هر فردی را درگیر کند. البته وجود چند تکه پوسته سفید رنگ لا به لای موها، امری طبیعی و ناشی از جدا شدن سلول های مرده و بالغ پوست کف سر و بیرون آمدن مواد زاید از حفره های پوستی است. زمانی که میزان این پوسته ها زیاد شود، بایستی به عنوان یک مشکل با آن برخورد کنید. در کل، موهای تمیز، سالم و برخوردار از تعادل اسیدی که خوب نگه داری شوند، دچار مشکل شوره سر نمی شوند.

در ادامه مطلب بخوانید...

چه عواملی باعث بروز شوره سر می شوند؟ 

چگونه می توان از شر شوره سر خلاص شد؟
علل عمده پیدایش مشکل ریزش مو در مردان

سئوال از محضر ایت الله جوادی عاملی

چرا اگر زنى دامنش به بى‌عفتى آلوده شد بستگان او احساس ننگ مى‌كنند، ولى در ‏مورد مرد اين‌چنين نيست؟

مرحوم علامه طباطبايى - رضوان اللَّه عليه - مطلبى را در تفسير شريف الميزان دارد كه مى‏فرمايد: هنوز ‏رسوبات جاهليت در جامعه رواج دارد، يعنى جامعه، جامعه اسلامى است، اما فكر، فكر جاهليت است‎.‎
‎ ‎در جامعه كنونى اين چنين است كه اگر مردى آلوده شود بستگان مرد احساس ننگ نمى‏كنند ولى اگر ‏زنى آلوده شد اعضاى خانواده احساس ننگ مى‏كنند و چه بسا اقدام به قتل او نمايند - چنانچه در روزنامه‏ها ‏و مجلات به امثال اين اتفاقات برمى‏خوريم - آيا اين فكر، غير از فكر جاهليت است؟ آيا اين غيرت، غيرت ‏جاهليت است يا غيرت دينى؟ البته مسلمان بايد احساس ننگ بكند اما مشترك، نه متفاوت، بايد به طور ‏يكسان غيور باشد.‏
‎ ‎بى‏غيرتى مطابق فرهنگ منحط غرب است، تبعيض در غيرت هم، همان فرهنگ منحط جاهلى است ‏آنچه كه مطابق با فرهنگ اسلام است تعادل در غيرت است.‏
‎ ‎متأسفانه ما، اسلامى سخن مى‏گوييم، اما جاهلى مى‏انديشيم و انديشه جاهلى خود را به حساب ‏اسلام ناب مى‏گذاريم، بى‏غيرتى را درباره مردها، از فرهنگ غرب و غيرت داشتن در مورد زنها را از فرهنگ ‏جاهليت اخذ مى‏كنيم و اين دو را باهم جمع كرده و به حساب اسلام ناب مى‏گذاريم و بعد گمان مى‏كنيم كه ‏اسلام بين زن و مرد فرق قائل شده است. اين كه در بيانات حضرت امير (سلام‏اللَّه عليه) آمده است كه‏‎:‎
‎ »‎ولبس الاسلام لبس الْفرو مقلوباً»(1).‏
‎ ‎يعنى اسلام به صورت يك پوستين وارونه، پوشيده شد تا شناخته نشود، سرّش همين است - و خدا ‏روح مطهر حضرت امام را مهمان قرآن و عترت كند كه بسيارى از اين پرده‏ها را كنار زد و اسلام ناب را روشن ‏نمود - ، در بسيارى از موارد برخى مسائل را از بيگانه‏هاى غرب و برخى را از رسوبات جاهليت گرفته‏ايم و اين ‏معجون را به صورت اسلام درآورده و گفتيم كه اين، نظر اسلام است در حالى كه وقتى به قرآن مراجعه ‏مى‏كنيم مى‏بينيم قرآن مى‏فرمايد:‏
‎ » ‎الزّانية والزّانى فاجلدوا كلّ واحد منهما مائة جلدة ولا تأخذكم بهما رأفةٌ فى دين اللَّه»(2).‏
‎ ‎زن و مرد زناكار را هر يك صد تازيانه بزنيد و در اجراى حكم خدا نسبت به آنان شما را رأفت فرانگيرد.‏
‎ ‎مى‏فرمايد نه درباره مرد آلوده مسامحه كنيد و نه درباره زن. در مورد سرقت نيز قرآن مى‏فرمايد‎:‎
‎ » ‎السّارق والسّارقة فاقطعوا أيديهما جزاءً بما كسبا نكالاً من اللَّه»(3).‏
‎ ‎دستان مرد و زنِ دزد را ببريد به سزاى آنچه كرده‏اند به عنوان كيفرى از جانب خدا‎.‎
‎ ‎اين كه در مورد سرقت ممكن است از زن بگذريم ولى از مرد نمى‏گذريم و در مسأله آلوده دامن شدن، ‏به عكس عمل مى‏كنيم، هر دو، تبعيض و ناشى از افكار و انديشه‏هاى جاهلانه است. اين التقاط و رسوب ‏جاهلى، با آن ميراث فرهنگ غلط و منحط بيگانه يك مجموعه‏اى به صورت اسلام درآورده است كه اگر كسى ‏با اين ديد و اعتقاد به سراغ اسلام‏شناسى برود خيال مى‏كند اسلام بين زن و مرد فرق گذاشته است و اگر ‏هم بخواهد امتياز آنها را جستجو كند يا در ارث جستجو مى‏كند، يا در ديه تحقيق مى‏كند. مقام زن را بايد در ‏انسان‏شناسى جستجو كرد، نه در ديه و ارث.‏
‎ ‎عظمتى را كه دين براى زن قائل است همان عظمتى است كه براى انسان قائل شده است‎.‎
‎ ‎حتى در خصوص مسائل اقتصادى نيز قرآن اشاره مى‏فرمايد كه زن و مرد مستقلند، گرچه اگر مى‏فرمود: ‏هر كسى مالك كسب خود مى‏باشد كافى بود و ليكن براى اين كه رسوبات جاهلى را‎ ‎بزدايد مى‏فرمايد‎:‎
‎ » ‎للرّجال نصيبٌ ممّا اكتسبوا وللنّساء نصيب ممّا اكتسبن»(4).‏
‎ ‎زن در اقتصاد مستقل است و مرد نيز در اقتصاد مستقل است، لذا براى اين كه به عظمت مقام زن پى ‏ببريم، در قدم اول بايد از انديشه جامعه جاهليت‏زدايى كنيم و بگوييم آنچه را كه شما معتقديد، نظر اسلام ‏نيست‎.‎

(زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 422 ـ 424.)‏

‏.................................................................‏
‏(1) نهج البلاغه فيض، خطبه 108.‏
‏(2) سوره نور، آيه 2.‏
‏(3) سوره مائده، آيه

پرچم ایران

تاریخچه پرچم ایران  

تاریخچه پرچم ایران

  این تاریخچه به اولین پرچمهای ایران تا امروز می پردازد. 

بر خلاف باور اکثر عموم مردم اولین پرچم ایران درفش کاویانی نبود بلکه اثر ذوق کورش کبیر بود. درفش کاویان زمانی درست شد که کاوه آهنگر  دودمان  آدم خونخوار- ضحاک - را بر باد داد. کاوه فریدون را بر تخت شاهی نشاد و فریدون هم که خیلی از برچیده شدن حکومت ضحاک خوشحال بود دستور داد پیشبند کاوه را که بر سر نیزه زده بودند تا مردم را تحریک به قیام کنند طلاکاری کنند .. از این به بعد شد درفش کاویانی!. کثرا فکر می کنند این پرچم اولین پرچم ایران بوده است.  آن فقط یک نماد بود. درفشی که از روی آن ساخته شد وبه عنوان پرچم قرار گرفت از دوختن پوست پلنگ به عرض 5 متر و طول 7 متر درست شد!

 تاریخچه پرچم ایران

 تا زمانی که مسلمان ها ایران را گرفتند این پرچم ایران بود . پرچم سیاه جامگان و سرخ جامگان فقط یک رنگ داشت که هر چند پرچم الان لیبی هم فقط یک رنگ دارد ولی قبول کنید این دیگر اسمش پرچم نیست. برای همین سلطان محمود که به پادشاهی رسیددستور داد توی پرچم سیاه سیاه جامگان که طرح ذوق ابومسلم بود یک ماه طلا دوزی کنند. پسرش مسعود که آمد از این سوسول بازی ها خوشش نیامد و دید ماه خیلی رمانتیک است و به دردش نمی خورد رفت سراغ علاقه اصلیش. شکار شیر!

سلطان مسعود که دید خیلی شیر دوست دارد سریعا یک شیر را به جای ماه به پرچم دوخت و از آن زمان تا قبل از انقلاب شیر شد نماد ایران. اگر می خواهید بدانید چطوری به فرانسه نگاه کنید که نشانش خروس است. آن زمان نشان ما شیر بوده است!

تاریخچه پرچم ایران

 در زمان خوارزمشاهیان سکه هایی زده شد که عکس خورشید بر پشت شیر بود. به شخصه فکر می کنم که این به دلیل آیین مهرپرستی ایرانیان آن موقع بوده است که در این آیین خورشید بسیار مقدس بوده است. ولی هنوز تا زمان شاه خورشید باید صبر کنید.

 شاه طهماسب هم یک خورده در این واقعه اختلال ایجاد کرد و چون فکر می کرد که ماه حمل با نشان گوسفند خیلی پربرکت بوده است ( چون خودش متولد ماه حمل بوده است ) گوسفند را جایگزین شیر کرد. در بقیه آن دوران پرچم ایران یک پارچه سبز با مشان شیر و خورشید بود که شیر و خورشید انواع و اقسام حالات مختلف را در این دوران داشته اند. تا این که نادر ، شاه شد!

 نادر شاه چند تا پرچم داشت ولی پرچم ایران را پرچمی سه رنگ قرار داد که از رنگهای پرچم فعلی تشکیل شده بود. در این پرچم که هنوز هم 4 گوش نشده بود و مثلثی بود یک شیر بود که خورشید از پشتش طلوع می کرد و در وسط خورشید عبارت الله الملک به چشم می خورد. این پرچم مادر پرچمهای جدید ایران شد!

 تاریخچه پرچم ایران

 آقا محمد خان که آمد یک سری کارهای اساسی توی پرچم کرد. مثلا پرچم را 4 گوش کرد و به دست شیر ایران یک شمشیر هم داد. به خاطر این که با نادر هم مخالف بود رنگ پرچم را واحدی کرد که در شکل می بینید.

 اما امیر کبیر:

 وقتی صحبت از امیر کبیر می شود باید بسیار با احترام صحبت کرد. این ایران امروز ساخته دست همان مرد است. هر چی خوبی توی ایران می بینیم یک نقشی در آن به عهده امیر کبیر بوده است.

. امیرکبیر ، اما دستور داد شکل پرچم مستطیل باشد (بر خلاف شکل سه گوشه در عهد نادرشاه. اگر این اتفاق نمی افتاد پرچم الان ما غیر استاندارد حساب می شد) و سراسر زمینه پرچم سفید، با یک نوار سبز به عرض تقریبی ۱۰ سانتی متر در گوشه بالایی و نواری سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پایین پرچم دوخته شود و نشان شیر و خورشید و شمشیر در میانه پرچم قرار گیرد، بدون آنکه تاجی بر بالای خورشید گذاشته شود. بدین ترتیب پرچم ایران تقریباً به شکل و فرم پرچم امروزی ایران درآمد. در آخر درباره رنگهای بیشتر صحبت می کنیم.

 تاریخچه پرچم ایران

 بعد از انقلاب مشروطه در مجلس برای مخالفت با روحانیون که استفاده از عکس را حرام می دانستند نمایندگان شیر را نماد حضرت علی اعلام کردند. مشخص است که دیگر هیچ ایرانی جرئت نداشت با نشان حضرت علی مخالفت کند. حضرت علی هم که قربانش بروم یک شمشیر داشت به اسم ذوالفقار پس به دست شیر یک شمشیر هم داده شد. در همان زمانها هم بود که توسط پهلوی ها تاج به پرچم اضافه و برداشته می شد.

 این بود تا زمان پیروزی انقلاب ایران که پرچم این جوری شد.این پرچم را هم که می دانید توسط طولش یک و نیم برابر عرضش است. 22 بار الله اکبر در حاشیه ها دارد. یک هیئت 18 نفره این طرح را که توسط حمید ندیمی طراحی شده است تائید کرده اند.

تاریخچه پرچم ایران

 رنگ پرچم

 درباره رنگ پرچم هم که می شود هر برداشتی کرد ولی کلا این ترتیب زیر از همه معتبرتر است:

 سبز - نشانه خرمی و دوستی

 سپید - صلح و دوستی (بر گرفته از نشانه زرتشتیان)

  سرخ - نشان خون از دست رفتگان در راه ایران (شهیدان)

  تاریخچه پرچم ایران

 البته می توانید برای این که بفهمید این سه رنگ در پرچم ایران چقدر قدمت دارند به عکس روی این دیوار که از هخامنشی مانده است و به عنوان پرچم اهورا ( فروهر) الان در موزه لوور نگهداری می شود توجه کنید.

تاریخچه پرچم ایران

این سه رنگ امروز جزئی از هویت امروز ماست. در حقیقت پرچم ایران اگر هر احساسی به ایران داشته باشیم باز هم با وجود ما آمیخته شده است و همه ما را با این پرچم می شناسند. یک روز پرچم شیر و خورشید و امروز این پرچم در وجود ماست.

اصول وفنون پژوهش

 

نویسنده:سید شهاب

این کتاب در پنج بخش تدوین شده است که در ضمن چهار بخش بیست روش از روشهای تحقیق و پژوهش را مطرح و بررسی می کند  و بخش پنجم نیز به مباحث پیوستی می پردازد . بخش های کتاب عبارتند از:

1-     پژوهش و بهره وری آن.

2-     اصول و فنون تشخیص مسئله.

3-      اصول و فنون تعریف، تحلیل و نقد.

4-     روی آوردها و روش ها .

5-     مباحث پیوستی.

اکنون به شرح و بسط هر بخش می پردازیم .

ادامه نوشته